فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

مادردختری

سلام غیر حضوری!

1392/11/8 10:38
نویسنده : مهدیه
401 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا که تقریبا به شدت! درگیر مریضی فاطمه سادات بودم و تنها علامت این دوره از مریضیش که هنوزم قطع نشده تب بوده و حسابی از دست زمین و زمان دلگیرم کرده، فقط منتظر یه تلنگر بودم که بشکنم... از هم بپاشم... حالا یه وقتی دست رحمت و نظر لطفی میاد سراغم که میشکنم... از هم می پاشم ولی سبک میشم... اونم امروز صبح.

دیشب چهارمین شبی بود که فاطمه سادات تب داشت و با مصرف دو تا شربت استامینوفن و ایبوبروفن هم تبش قطع نشد. داشتم از غصه کم کم به حالت افسردگی چند هفته قبلم بر می گشتم که ...

ساعت10/20 صبح پدرم تماس گرفتن و گفتن الان تو صحن گوهرشاد ایستادن و هنوزم نرفتن زیارت و خواستن پیش از ورودشون، من به آقا سلام بدم.

خدا خودش می دونه که چقدر به این سلام و صلوات خاصه، با این دل پر از غصه نیاز داشتم!

حالا فقط منتظرم... منتظر جواب...منتظر شفا... از دستان کسی که باید پیش تر از این ها یادشون می کردم!

 

پ.ن1:

پدرم و خواهرم بصورت کاملا  یهویی(کلمه ی جایگزینش چی میشه؟) رفتن مشهد. یکشنبه ظهر بهم خبر دادن و دوشنبه عصر هم پرواز کردن. حتی بخاطر بیماری فاطمه سادات نشد باهاشون خداحافظی حضوری بکنم. پدرم از منزل و خواهرم از فرودگاه تماس گرفتن و خداحافظی کردن و سلام ما رو برای آقا بردن!

قسمت همه بشه انشاالله!

پ.ن2:

این که میگم دل شکسته و منتظر یه تلنگر هستم دلیل داره ها! پدرشوهر جان هم یکشنبه صبح عازم سفر حج شدن. یک سلام و دعا هم همراه ایشون فرستادیم برای عرض ادب خدمت پیامبر و ائمه ی غریب بقیع.

پ.ن3:

به همه ی درگیری های این روزهام دندون درد هم اضافه شده! نمی دونم چرا با شروع دندون درد یه غم عظیـــــــــــــــم رو دلم می شینه؟! که تحملش سنگین تر از تحمل دندون دردمه!!!

منتظر یه فرصت مناسب و یه پول قلمبه هستم تا برای تعمیرات دندون هایی که تقریبا پنج ساله به حال خودشون رهاشون کردم اقدام کنم!!!!!!

بازم دعا بفرمایید بی زحمت!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

6QloGBYUZ-Yl6nFHKgj7g211ZvjUtrwEBeCpzUKKPIZB580vgqkHTEVEuh633xT7VP_YyeVkwhvFSNP5hU-e6w..
8 بهمن 92 11:39
خداوند در کنار دلهای شکسته خانه داره الهی که خودش به دل غمبارت رحم کنه و آزمایشهایی رو که از تحمل بشر خارجه از زندگیت دور کنه اللهم اشفع کل مریض
مهدیه
پاسخ
مامان شروین و اذین عزیز
8 بهمن 92 11:40
ببخشید که بازم یادم رفته بود آدرس میخی مون رو عوض کنم
مهدیه
پاسخ
خب این یکی که سالمه!
معصوم/مامان جان جان فاطمه
8 بهمن 92 15:13
اي جونم اين تربچه نازي هنوز خوب نشده شايد داره دندون در مياره؟؟؟؟؟ اين سري دكتر دارو نداد؟ من دكتر نيستم ولي ميدونم كه ديگه چند روز تب نشون يه عفونت تو بدن هست مثلا شايد اشغالي چيزي كرده دهنش؟ حالا انشاا... به حق جدمون و اين سلام و صلواتي كه فرستادي مياي و خبر سلامتيش رو ميزاري ................................................... راستش عكس هاي 13 در 18 هر كدوم 500/19 يه عكس رو شاسي كه اندازش رو نميدونم 50 حالا عكس ها خيلي زياد بود ولي خب ما هم بايد فكر جيب مبارك رو ميكرديم 12 تا عكس 13*18 و 1 بزرگ و 6 تا عكس فسقلي از همون 12 تا انتخاب كرديم كه روي هم شد 290 ... خب ما چون ديگه جشن نگرفتيم و يه جور هديه هم به حساب ميومد و در دو مرحله تصفيه شد به صرفه بود . . . از انتخاب عكس 2 ماه بعد عكس ها رو حاضر ميكنه
مهدیه
پاسخ
اووووووووووو چه آتلیه ی گرونی! من چند جا پرسیدم 13*18 رو خیلی ارزونتر می گفتن! من چند بار پرسیدم قیمتتون چنده پسرخاله ی همسری گفتن باهاتون راه میایم. نمی دونم چند می خوان بگیرن ازمون البته با این شرایطی که فاطمه سادات گریه می کرد تو آتلیه، 10 تا دونه عکس خوب هم بشه ازش پیدا کرد جای امیدواری داره --------- دکتر بردم و گفت عفونت نداره. تبش واسه دندونشه که خداروشکر امروز دیدم جوونه زده. ایشالا همین روزا تبش هم قطع میشه بوس
مامان سید
8 بهمن 92 17:22
هی میام تو وبتو و هی غصه می‌خورم برا مریضی فاطمه سادات کوچمولومون.... برا یهویی هم من معمولا از واژه «ناغافلکی» استفاده می‌کنم ایشالا که همیشه زندگی‌تون پر از شادی باشه. ببین اصلا شاید اگه فاطمه سادات ما رو ببینه خوب بشه‌ها!!!
مهدیه
پاسخ
ناغافلکی! بامزست والا نمی خوام دلتون رو درد بیارم . دیگه این روزا روز نوشتم همین چیزاست دیگه! بیاید این طرفا شاید بچم حالش خوب شد! حالا چطور مگه؟ این طرفا میاید؟
مرمر مامان محیا
9 بهمن 92 14:44
پس منشا تب مشخص شد! دندون جدید مبارک
مهدیه
پاسخ
مردیم و زنده شدیم تا دندون در آورد سلامت باشی بوس
معصوم/مامان جان جان فاطمه
9 بهمن 92 14:46
خب خدا رو شكر . . . ديدي دندون بود واي كدوم روزي هست كه ما مادر ها حرص نخوريم يا از اون بدتر مامان هاي خودمون رو حرص نديم راستش من قبل اينجا جايي سوال نكردم و فقط به خاطر كيفيت بردم ، حالا اين پسر خاله جون يهو نزاره تو كاستون و گرونتر بگيره
مهدیه
پاسخ
همینو بگو!!!! ولی نه بابا ،اتفاقا امروز ازش پرسیدم گفت 13*18رو همون12 تومن( حدودا البته) برامون حساب میکنه اگه ما راضی بودیم شما این بار بیا اینجا!
نیلوفر/مامانه روژینا
9 بهمن 92 14:49
اخی عزیرم انشالله که زودتر حاله فاطمه سادات نازمون خوب بشه.
مهدیه
پاسخ
ایشالا
مامان فاطمه
9 بهمن 92 16:35
عزیزم ایشالله همه این مریضی ها ازتون دور باشه... احتمالا به خاطر دندونشه،فاطمه من هم یه روز تب کرد و فرداش دندون در آورد راستی فکر نکن میتونی منو گول بزنی عکسای تولد دخملی کو؟؟؟؟؟؟ اصلا خنده نداره الان خیلی هم عصبانیم
مهدیه
پاسخ
تمام تلاشمو میکنم امروز و فردا بزارم آخه گوشیم هم خراب شده و عکسا تو اونه! ولی باز به روی چشم
مامانی ساره
9 بهمن 92 18:02
الهی عزیز دلم، انشاءالله که هر چه زودتر خوب میشه بلاخره دندون درآوردن سخته دیگه
مهدیه
پاسخ
آره والا!
مرمر مامان محیاکامن
9 بهمن 92 22:38
کامنتم کووووووووووو
مهدیه
پاسخ
مامان سید
9 بهمن 92 22:52
والا همسرجان محترم از چند وقت پیش قول شمال به ما داده بودند که هر بار به‌دلیلی کنسل شد... حالا میگن هفته‌ی آینده میایم اما من که دیگه چشمم آب نمی‌خوره... خودمو امیدوار کردم بچه که به‌دنیا اومد دیگه میایم
مهدیه
پاسخ
وااااای چقدر خوب! فکر بی سر و صدا اومدن و رفتن و از سرتون بیرون کنینا!!!!!
مامانی
10 بهمن 92 12:13
سلام ماشالله به این دخمل ناز خوش بحالش واسه این اسم قشنگش ممنون که اومدی منتظرم دوباره به من سر بزنی التماس دعا
مهدیه
پاسخ
مامان بشرا
10 بهمن 92 12:53
برات از خدا آرزوی دل قوی و محکم میکنم ان شالله فاطمه جونمونم خیلی زود زود خوب بشه تو هم بیای برامون از شادی و خوشی بنویسی
مهدیه
پاسخ
ممنونم عزیزم بوس
زهره (مامان فاطمه)
19 بهمن 92 14:02
به امید سلامتی روزافزون برای تو ودخمل گلت عزیزم
مهدیه
پاسخ
ممنونم زهره جونم بوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادردختری می باشد