فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

مادردختری

حسرت

1393/4/27 23:58
نویسنده : مهدیه
502 بازدید
اشتراک گذاری

این شب ها...

میون اشک و روضه و قرآن و دعا...

یه چیزایی رو به خاطر میارم که یه حسی شبیه به حسرت برام ایجاد میکنه.

حس زیارت قبر امامی که حریمش، حریم مروارید های زرین انگوره و ضریحش پر شده از تصویر شاخ و برگ و بوته های رَز. چه طراحی حکیمانه و هنرمندانه ای داره...

تصویر ضریح حضرت امیر هیچ وقت از روبروی قاب نگاهم محو نمیشه!

حسرت قرآن به سر گرفتنِ سال آینده. در حالیکه دو سال قبل از اون ، در حال شیر دادن به دخترم قرآن رو روی سرم می ذاشتم و اشک می ریختم. حسی که سال آینده حس نیست... حسرته!

حسرت حضور عزیزی که سال قبل، چنین شبهایی بهشون زنگ می زدیم و ازشون التماس دعا می گرفتیم، تا با قلب پر مهر و حس مادرانه شون برای ما هم دعا کنن! اما حالا... حسرت شنیدن صدای زیبا و لمس دستای پر محبت شون رو تو سینه داریم! حسرت حضور خانوم جون... 

حسرت روزهایی که به بطالت گذشت. از ماهی که ثانیه هاش پر بود از نسیم اجابت و شمیم مغفرت.

و اینکه آیا سال دیگه توفیق زیارتش رو داریم یا نه؟!

نمی دونم چرا ، تو چنین شب هایی از ماه مبارک، از گوشه و کنارش، بوی وداع هم شنیده میشه.

کاش نرسه اون روزی که بخوایم با حسرت بگیم:

اَلسَّلامُ علیکَ مِن مَطلوبٍ قَبلَ وَقتِهِ ، وِ مَحزونٍ عَلَیهِ قَبلَ فَوتِه

سلام بر تو که پیش از آمدنت در آرزوی تو بودیم و پیش از رفتنت، به اندوه جدایی دچاریم...

 

ملتمس دعاییم  ... بی نهایت.

پسندها (5)

نظرات (11)

سنگ صبور مامانی
28 تیر 93 15:02
سلام عزیز. خدا خانم جون رو رحمت کنه.این روزا منم حسرت اینو دارم که مادربزرگم رو یه بار دیگه ببینم. این شبها خیلی خیلی التماس دعا.
مهدیه
پاسخ
سلام عزیزم خدارحمت شون کنه انشاالله!
مریم مامان دونه برفی
29 تیر 93 9:29
چه عاشقانه مینویسی عزیزم ...تو این شبها ما رو هم دعا کن گلم. امیدوارم احساس زیباتون هیچ وقت تبدیل به حسرت نشه
مهدیه
پاسخ
ممنونم نازنینم ایکاش همین طور باشه!
الهه مامان سلما
29 تیر 93 11:42
این روزها، ماهم ، بازار حسرت خوردنمان داغ است...خیلی التماس دعا مهدیه جان
مهدیه
پاسخ
مامان محمد مهدي (مرضيه)
29 تیر 93 14:51
التماس دعا
مهدیه
پاسخ
محتاجیم به دعا
مامان فاطمه
29 تیر 93 23:23
واقعا حرف دلمو زدی اونم برای منی که تو عرض سه سال دوتا مادربزرگ و یه پدربزرگمو از دست دادمواقعا دلتنگشونم... خدا همه ی رفتگان رو بیامرزه انشالله... التماس دعـــــا
مهدیه
پاسخ
گرچه هم سن و سال و همزبون شون نبودیم. ولی گرمای حضورشون رو دوست داشتیم. عزیزم ما هم ملتمس دعاییم
مامای فاطمه خانوم
30 تیر 93 13:27
سلام عزیزم متن زیبایی بود. التماس دعا
مهدیه
پاسخ
لطف داری گلم
مامای فاطمه خانوم
30 تیر 93 13:35
لینک شدی عزیزم
مهدیه
پاسخ
اقازاده
30 تیر 93 23:17
بازم مث همیشه نوشته هاتون پر از عشق و دوست داشتنیه
مهدیه
پاسخ
مامان روژینا
31 تیر 93 8:19
محتاجیم به دعا عزیز دلم
مهدیه
پاسخ
مامان مائده
3 مرداد 93 18:31
قبول باشه دوست خوبم.ما رو هم از دعاي خيرت بي نصيب نذار
مهدیه
پاسخ
مامانی فاطمه
5 مرداد 93 11:19
چقدر زیبا خداحافظ ای ماه غفران ورحمت خداحافظ ای ماه عشق وعبادت خداحافظ ای ماه نزدیکی برآرزوها خداحافظ ای ماه مهمانی حق تعالی خداحافظ ای دوریت سخت وجانکاه خداحافظ ای بهترین ماه الله
مهدیه
پاسخ
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادردختری می باشد