هفته ی سوم بیماری
سلام دوستای خوبم
شرمنده که حال خوشی ندارم تا بیام به خونه های مجازی تون و براتون پیام بذارم. و ممنون از اینکه شما دوستی و مهربونی رو در حقم تموم کردین و هرروز که میام اینجا، میبینم برام پیام های زیبا می ذارین و این شده تنها دل خوشیم تو این ایام بیماری!
خواهشا برام و برای دخترم دعا کنین تا از بند مریضی بیرون بیایم. سرفه ها امونم رو بریدن. دیروز داشتم از شدت سرفه ها خفه می شدم. دارو های مختلف رو هم استفاده کردم.از آمپول و سرم و قرص و شربت های تجویزی گرفته تا اسپری های این دکتر آخری ، هیچ کدومشون درمان مناسبی نبودن.
علاوه بر همه ی اینا ، مادر و مادرشوهرم ، این روزا من رو بستن به رژیم کدو و جوشونده و بخور و ... که تابحال تاثیری نداشته و من موندم و سرفه هایی که لحظه به لحظه بیشتر میشن.
چهارشنبه عصر رفتم پیش متخصص آسم و آلرژی و جالب این جاست که شرح حال ازم گرفت، و معاینه نکرده ، تو دفترچه برام دارو نوشت. اومدم توضیح بدم از حال بدِ این مدتم که گفت من ازت نخواستم این چیزا رو بگی...
بعدشم یه برگه از رو میزش بهم داد که توش نوشته بود تو حمله های آسم نباید سیگار بکشم و از حیوانات خانگی نگه داری کنم و هوای سرد تنفس کنم و ... . نه پرهیز غذایی بهم داد و نه چیز دیگه ای!!!
براش متاسفم. بعضی پزشکا در مقابل بیمارشون هیچ تعهدی ندارن! ایشون هم از اون دسته بودن!
امیدوارم با دعای شما دوستای خوب و مهربونم تا قبل از اومدن همسری حالم بهتر بشه و حداقل بتونم به راحتی نفس بشم و سرفه هام تموم بشن و راه تنفسم باز بشه!