فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مادردختری

روزای قبل عید

1392/12/10 15:08
نویسنده : مهدیه
404 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز نه حرفی برای گفتن داشتم و نه عکسی برای گذاشتن.

ولی دلم برای نوشتن تنگ شده بود...

دخترم کماکان مثل یه چسب دوقلو بهم متصله و نه وقت نوشتن دارم و نه وقت آشپزی. از طرفی درگیری های ذهنی ای هم داریم که قابل گفتن نیست. اضافه شدن چربی شکمی تو این ماه اخیر ( البته بی هیچ دلیلی ) کلی اعصابم رو بهم ریخته.

 می خوام جای TV رو تغییر بدم و تردمیل رو راه بندازم و شروع کنم به پیاده روی. امیدوارم حس کنجکاوی فاطمه سادات باعث نشه با دستکاری تردمیل به خودش آسیب بزنه. خداکنه بتونم تا قبل عید این مهمون ناخونده رو از خودم دور کنمناراحت

خوشحالم که عید و بهار داره از راه میرسه و می تونیم تو هوای خوب بریم بیرون. پیاده روی و گردش و ...

از خونه تکونی هم به مدد جمعه های پرکار ماه اخیرمون، فقط شستن پرده ها و کف پذیرایی مونده + یه گردگیری و جابجا کردن منزل که می مونه برای روزهای آخر. هفت سین هم به دو دلیل نداریم. هم به احترام فاطمیه و هم اینکه ایشالا چند ساعت بعد از تحویل سال عازم سفریم...

غذا خوردن فاطمه سادات کمی بهتر شده.خداروشکر. فکر می کنم به خاطر مصرف قطره آهن و زینک و مولتی ویتامینه.

ولی متاسفانه با خوابیدنش مشکل دارم. شبا حدود 12 تا 12 و نیم می خوابه و صبح هم بین 9 تا 10 بیدار میشه. این وسط فقط یه چرت تقریبا یک ساعته می زنه. احساس میکنم خیلی کم خوابهنگران اگه کسی اطلاعاتی درمورد ساعات خواب بچه ها تو این سن داره بی زحمت بهم بگه!

از فاطمه سادات هم بگم که این روزا عاشق چشم چشم دو ابرو و عمو زنجیربافه. قبلا در برابر سوال هایی که ازش می پرسیدیم ، به نشانه ی تایید سرش رو تکون می داد که همراه سرش، بدنش هم تکون می خورد و خیلی بامزه می شد. چند روزه که یاد گرفته و میگه  "بـــَله" البته میگه " بــــَیی"

گاهی هم میگه نه. البته گاهی معنیش رو میدونه و میگه و گاهی هم فقط برای خالی نبودن عریضه!نیشخند

خیلی علاقه داره باهاش بازی کنیم. مخصوصا با پدرش بازی های هیجانی و چرخ و فلک و تاب تاب و ... می کنن که خیلی دوست داره!

 

 

پ.ن: ممنونم از همه ی دوستای گلی که تو پست قبلی و با دیدن عکسای دخترم، بهمون اظهار لطف کردنقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

mahtab
11 اسفند 92 6:22
پیشاپیش سال جدید مبارک خسته ی خونه تکونی هم نباشین خدا رو شکر که اشتهاش بهتره، اشتهای پسر من دوره ایه، چند روز خوبه و چند روز بد پسر من از 24 ساعت تقریبا 12-11ساعت میخوابه، فکر نکنم دختر شما کم بخوابه
مهدیه
پاسخ
فاطمه سادات 9 تا 10 ساعت از روز رو می خوابه! یعنی دو ساعت کمتر از علیرضا. دختر من اگه روزی 2 ساعت بیشتر از این بخوابه معجزه کرده!!!!!!!!!!! راستش به نظرم اشتهای فاطمه سادات از زمانی بهتر شده که غذا رو می ذارم جلوش و بهش توجه نمی کنم که چقدر خورده و چقدرش رو ریخته. این جور در کمال آرامش می خوره. هر دومون هم کمتر حوص می خوریم. می خوام فعلا همین روش رو ادامه بدم شاید جواب بده! راستی زیارت قبول
مهدیه
11 اسفند 92 7:06
سلام دوست گلم... خوبی مهدیه جان؟! درباره خوابش اصلا حرص نخور. هر بچه ای، مدل خودشه... خواهر بنده وقتی کوچیک بود، مامان می گفت 11شب می خوابید، 5 صبح، بیدارباش می زد... دکتر هم بردیم، گفت همه چیزش طبیعیه... البته بعدا تو بزرگ سالی اساسا جبران کرد و اگر ولش می کردیم 24 ساعت هم می خوابید. الان هم بخاطر فسقلش، اصلا نمی رسه که بخوابه اگر دکتر می برید و همه چیزش طبیعیه، اصلا نگران نباش رفیق ببوس دخترگلت رو... می بوسمت
مهدیه
پاسخ
اتفاقا مادرشوهرم هم همین رو میگن. دعا میکنم همین طور باشه به شرط اینکه جبرانش رو نذاره برای جوونی ونوجوونیش.
اقا زاده
11 اسفند 92 9:45
مث همیشه قشنگ توضیع دادی ادم حس میکنه تو کارا باهاته
مهدیه
پاسخ
مرمر مامان محیا
11 اسفند 92 10:46
در اینکه کم میخوابه ! به نظرم کافیه. هر بچه ای یه طبعی داره.درست میگم؟ خدا رو شکر غذا خوردنش با روش ابداعی ت جواب داده ایشالا مشکل خودتم حل میشه. نگفتی کلک سال تحویل میخواید کجا برید؟ وای وای منم کمی لیپیدی شدم در ناحیه پهلو.البته با تصحیح عادت غذایی 1 کیلوش کم شد!
مهدیه
پاسخ
وزنم با وزن قبل بارداریم فقط دو کیلو فاصله داره ولی متاسفانه ظاهر بدی داره تحویل سال رو خونه ایم و بعدش طبق معمول سالهای قبل می ریم قم... دیدن اقوام همسری
گلهای زندگی من
11 اسفند 92 11:06
اللللللللللللللللهی بگردم این دختر نازو به امید دوستی بادوام در این دنیای مجازی
مهدیه
پاسخ
معصوم/مامان جان جان فاطمه
11 اسفند 92 14:39
خسته نباشی...برای چربی شکم فقط دراز نشست و بس,جای فاطمه خالی الان میگفت تن تاک بخر تقریبا تو این سن همه ی بچه ها این مدلی میخوابن .من بعضی شب ها اگه بتونم 10 به بعد سعی میکنم بخوابونمش ...دیدی گفتم حرص نخوری بهتر میشه,حالا فاطمه عاشق رو بلندی غذا خوردنه,رو اپن ,رو میز ,رو مبل... پیشاپیش التماس دعا
مهدیه
پاسخ
این همه پول دادم تردمیل خریدم... حالا تن تاک بخرم؟؟! فاطمه ساداتم عاشق بلندیه ولی خب ما اجازه نمی دیم. گاهی هم خیلی گریه می کنه ولی ما مقاومت می کنیم دیگه
ازاده مامان آرتین
11 اسفند 92 16:42
ممنون عزیزم که بهمون سر زدی-ایشالا هر چی بزرگتر بشه بهتر بشه-از خونه تکونی هم نگو که حسابی گیرم-امیدوارم سفرتون بهتون خوش بگذره
مهدیه
پاسخ
ممنونم نازنینم
معصوم/مامان جان جان فاطمه
11 اسفند 92 20:26
چرا مقاومت?من خودم عاشق رو زمین غذا خوردنم,فاطمه رو هم وقتی رفتیم رستوران دیدم این طوری بیشتر بهش مزه داده,فقط نباید دنبالشون دویید و الا بالا پایین فرق نداره...
مهدیه
پاسخ
فاطمه سادات صندلی غذا نداره... اون مقاومتی که گفتم واسه ترس از افتادنش از رو اپن و میز و ... بود
شاپرک - مامان رها
11 اسفند 92 23:04
خسته نباشی مامان خانومی خونه تکونی با این وروجکها معنایی نداره ما روزی ده بار کابینت درست میکنیم روزی 7-8 بار کشوها دائم الجارو هم هستیم فقط میمونه شیشه ها که خدا صبرم بده نزدیکای سال تحویل انشاا.. پیشاپیش سال نو مبارک خواب فاطمه جون که خوبه رها به زور ساعت 1 شب میخوابه صبح همم 8 نهایتا خیلی بهم احترام بذاره تا 8/30 میخوابه تا ظهر ساعت 3 - 3/30 که مدتش خوشبینانه 1 ساعت هست و این بیداری ادامه داره تا 1 شب ...... بد غذایی هم که نگو خدا را شکر که خوب شده غذا خوردنش
مهدیه
پاسخ
آره والا دائم درحال خونه تکونی هستیم... خواب رهایی کمتر از فاطمه ساداته!!!!!
نیلوفر/مامانه روژینا
12 اسفند 92 1:28
مهدیه جان سلام.عزیزم روژینا شبا حیلی دیر میخوابیه گاهی اوقات به ساعت 1 ونیم هم میرسه و بعد میخوابه تا ساعت 10یا 10 ونیم بعد از ظهر هم بین 1ساعت تا 2ساعت میخوابه بنظر من کافیه و اگه خوابش بیاد از بد اخلاقی هاش مشخص میشه گلم
مهدیه
پاسخ
پس تقریبا شبیه همن! منمواسه همینکه شبا بد اخلاق میشه میگم خوابش کمه!
کوثر
12 اسفند 92 12:07
سلااااااااااااااام خبرگزاری حج، یه مسابقه وبلاگ نویسی گذاشته بود واین هم آدرس صفحه نظرسنجی. www.hajj.ir/30 رآی دادن کار خوبیه کلا، به نظتون اگر رسید وبلاگ بنده برگزیده است، می تونید به وبلاگم رأی بدین. پیشاپیش ممنون
ننه علي
12 اسفند 92 22:41
سلام روز وروزگارتان خوش مادر ودختر
مهدیه
پاسخ
ممنون نازنین
مونه
13 اسفند 92 12:16
سلام اینها همه شانسی هست مثلا خواهر زاده عزیزم تا شیر میخورد میوفتاد و شب ها تا صبح یه کله خواب بود و دو سه بار برای شیر خوردن هن هن می کرد اصلا یک پدیده بود ولی نی نی خودم خداییش اشک من و در میاوورد البته جای نگرانی نیست چون بعد از مدتی اونقدر همه چیز عالی میشه که فکرشم نمیکنی مخصوصا وقتی شروع به حرف زدن بکنه
مهدیه
پاسخ
هه هه نه به اون و نه به این!!!!!!!!!!!!!!! امیدوارم همینطور که میگی باشه!
مامان فاطمه
13 اسفند 92 17:21
خسته نباشی گلم باورت نمی شه اگه بهت بگم فاطمه دیشب ساعت 3 خوابید!!!! البته صبح جبرانش کردو تا 12 خواب بود!بعد از ظهر هم تقریبا دو ساعت می خوابه.کلا از خوابش راضیم ولی از غذاخوردنش اصلا واقعا نمی دونم باید چیکار کنم؟؟؟!!!
مهدیه
پاسخ
من این کار رو می کنم. البته اخیرا... غذا رو می ذارم جلوش و نه بهش میگم بخور و نه میگم نخور. مخصوصا کنار زهرا سادات که باشه هر دوشون بهتر غذا می خورن. مثلا همین امروز بدون اینکه بهش توجه کنم متوجه شدم نصف موز رو خورد. این طور بهتره. البته ممکنه رو هر بچه ای جواب نده. الانم فاطمه سادات خیلی غذا نمی خوره ولی از قبل خیییییلی بهتر شده!
مامانی
13 اسفند 92 20:46
مهدیه
پاسخ
الناز مامان آوا
13 اسفند 92 23:15
قربوووون بيه گفتنش فك كنم بچه ها تو اين سن 10 تا 13 ساعت بايد بخوابند. اگه شبا دير ميخوابه نذار بعد از ظهر زياد بخوابه. خدا رو شكر كه غذا خوردنش بهتر شده
مهدیه
پاسخ
عزیزم بعدازظهر نهایتا یک ساعت میخوابه اگه همونو هم نخوابه خیلی بداخلاق میشه!
مامان شروین و آذین عزیز
14 اسفند 92 14:30
ارادت داریم بانو خدا قوت
مهدیه
پاسخ
ممنونم نازنینم
مامان فاطمه
14 اسفند 92 17:46
........¶¶¶ ......¶*....¶¶ .....¶*........¶ .....¶*...*...¶¶............¶...¶¶ .....¶*..**..¶¶...........¶*.¶.¶¶¶ ......¶****¶¶.........¶***¶...¶¶¶ ........¶***¶..........¶***¶¶...¶¶¶ ..........¶*¶...(////...¶***¶......¶¶ ..........¶¶..((///////..¶*¶...........¶ ........¶*...................*¶ ......¶*...\\.............//...*¶ .....¶*.... @ ........ @ .... *¶ ......¶*.............Y..........*¶ .......¶*........I_I_I ........*¶ ..........¶*................*¶ ..............¶*,,,...,,,,*¶ .................\\\\\))//// ..........¶¶.¶*...........*¶ ¶¶*: ......¶......¶*...............*¶....¶ ..¶......¶*......................*¶.....¶ ¶.....¶*...........................*¶....¶ ¶.....¶*.............✿............*¶....¶ ¶¶¶¶*..............................*¶¶¶¶ .........¶*............¶..........*¶ .........¶*............¶..........*¶ ..........¶*...........¶.........*¶ ............¶*.........¶.......*¶ ..............¶*.......¶.....*¶ ......¶¶¶¶¶¶...¶..¶.:.¶...¶¶¶¶¶¶ ...¶¶¶¶¶¶¶_¶¶✿¶¶¶✿¶¶..¶¶ آپم دوست خوبم
سمیرا
16 اسفند 92 14:35
وبلاگتون خوشگله خدا فاطمه سادات رو حفظ کنه اگه به وبلاگ منم سر بزنی خوشحال میشم
مهدیه
پاسخ
به روی چشم عزیزم
مامان بشرا
16 اسفند 92 16:12
سلام عزیزم خوب بشرا منم همینطوریه خوابش بعداز ظهرا یه موقع یه ساعت یه موقع دو ساعت میخوابه شبم 11 اینا میخوابه و 8 9 بیدارمیشه مطمئنی روز اول عید فاطمیه است؟ ما هم تصمیم گرفتیم آجیل رو امسال حذف کنیم البته اگه قوم همسر تیکه بهمون نندازن مثل پارسال
مهدیه
پاسخ
سلام نه گلم اول عید میشه پنجمین روز از ایام فاطمیه. ولی حق مادرسادات هست که بخوام دو سال ایام عید، براشون مشکی بپوشم و یه سری زوائد رو حذف کنم. همون وقتایی که سفره ی هفت سین می ذاشتم هم بیشتر بخاطر زیباییش بود و تاکیدم روی هفت سین قرآنی بود که هرسال درست کنیم و بخوریم... که انشاالله این رو امسال هم عملی می کنم! درباره ی آجیل راستش ما نمی خریم. هیچ وقت نمی خریم. چون مطمئنم رو سفره ی خیلی ها نیست و میان پیشمون عید دیدنی و حسرتش رو می خورن. نمی خریم و جایی هم که رفتیم نمی خوریم. ولی در طول سال برای همسرم می خرم. از طرفی همیشه دغدغه ی اضافه وزن تو بخوربخور های عید رو داشتم که این جور حداقل می تونم بیشتر رعایت کنم... خانواده ی خودم و همسرم هم باهامون هم عقیده ان. هرسال از طرف محل کار برادرشوهرم بهشون آجیل خوبی می دن که جاری جون یه مقداریش رو بهمون میده. جهت اطلاع عموم:"حالا یکی نیاد بگه این تحریم های الکی چیه گذاشتی رو زندگیت. من این طور احساس راحتی بیشتری می کنم"
سمیرا
16 اسفند 92 18:04
خصوصی عزیزم
مامان بشرا
16 اسفند 92 23:47
چقدر خوب خوش به حالتون من چون عروس کوچیکم و فاصله سنی ام با خواهر شوهرام و جاریم زیاده نمیتونم خیلی تو کارایی که چندین ساله انجام میدن دخالت کنم همینقدر که مواظب باشم خودم و خونوادمو حفظ کنم خدارو شکر میکنم مثلا همین پارسال که فکر کنم حداقل 60 70 درصد ایرانیا آجیلو تحریم کرده بودن مادر شوهرم به همسرم سفارش آجیل داد با اینکه ما بهشون گفته بودیم امسال آجیل نمیخریم البته خدارو شکر که همسرم فهمیده است و کاملا تو این زمینه ها با من همراهه
مهدیه
پاسخ
مهم هم همینه که با همسرتون حرفتون یکی باشه... عقیده ی بعضی ها رو نمیشه تغییر داد. مخصوصا وقتی چندین سال کاری رو انجام داده باشن...
زهره (مامان آرتین)
17 اسفند 92 2:22
خیلی خوب می نویسی عزیزم دختر گلت رو ببوس
مهدیه
پاسخ
محبت داری نازنینم!
مرضيه (مامان محمدمهدي)
17 اسفند 92 12:29
خسته نباشي خانم مهديه جون برو خدا رو شكر كن! فاطمه جون هزار ماشاالله خوب مي خوابه كه محمد مهدي شبا 11-12 ميخوابه تا 6 صبح و بين روز هم فقط گاهي اوقات ميخوابه ناشكري مي كني ها!
مهدیه
پاسخ
خدانکنه ناشکری کنم... اصلا چنین منظوری نداشتم. فقط می خواستم بدونم بچه های دوستام چقدر می خوابن
مامانی ساره
17 اسفند 92 19:46
خدا رو شکر که اشتهاش بهتر شده دخمل گلمون
مهدیه
پاسخ
میم مثه محیا
18 اسفند 92 17:11
خسته نباشید از خونه تکونی خوشبحالت ک راحت شدی بسلامتی انشالله همیشه ب سفر و خوشی وااای از چربی شکممنکه فکر کنم بخاطر برنج زیاد خوردنمه ناززززی ک بللله رو بیشتر از نهههه بکار میبره گل دخترمو ببوس از طرفم
مهدیه
پاسخ
ممنونم عزیزم ولی تازگیا بیشتر میگه نه! مثل پو! برنج زیاد چربی شکمی نمیاره. اینو متخصصین تغذیه تو رشت میگن و اتفاقا به خانوم های باردار و شیرده میگن تا می تونین برنج بخورین و از خورش کم کنین تا چاق نشین و بتونین شیر بدین!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادردختری می باشد