فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

مادردختری

کارهای اردی بهشتی

اومدم تا بنویسم از هرچیزی که تو ذهنمه. تا زمانی هم می تونم بنویسم که این دختر کوچولو کنارم نشسته باشه و هوس گریه و لجبازی به سرش نزنه! داره کتابش رو ورق میزنه و هرورقش رو خط خطی می کنه و منم چشمم رو به تمام حساسیت هام بستم. اینکه تا قبل از این حتی به نحوه ی ورق زدن کتاب هاش هم ایراد می گرفتم تا مبادا جلدش خراب یا ورقش پاره بشه. این روزا احساس می کنم حساسیت من تو تمیزی لباس هاش و وسایلش داره خودش رو بصورت بداخلاقی و کم حوصلگی تو فاطمه سادات بروز می ده. دیشب و امروز بهش اجازه دادم خودش بستنیش رو بخوره . از نگاه کردن به لب و دهنش بدم می اومد. همه جاش کثیف بود. ولی بعدش بهش نگاه می کردم و می خندیدم. خودش هم می خندید. با آرامش و خنده ی...
16 ارديبهشت 1393

اولین کلاس آموزشی

دیروز با دخترم در اولین جلسه ی کلاس پرورش خلاقیت خانه ی مادر و کودک اردی بهشت شرکت کردیم. فضای کوچیک اما جالب و شادی بود.  به محض ورود، زهرا جون و محمد پاسا ی گلش رو دیدیم. تو جلسه ی اول مامان ها و بچه ها بیشتر با هم و با مربی شون آشنا شدن و با حلقه های هوش بازی کردن و از وسایل های بازی مهد استفاده کردن و در آخر هم یه عصرونه ی کوچولو خوردن و بای بای  بعنوان اولین جلسه کار خاصی انجام ندادن و ما هم یه کم تو ادامه دادن کلاس ها تردید داشتیم .ولی تو صحبتی که با مربی شون داشتیم به این نتیجه رسیدیم که یک ماه اول رو شرکت کنیم تا ببینیم سطح کلاسها تا چه اندازه است و بعدش تصمیم بگیریم ادامه بدیم یا نه! ...
9 ارديبهشت 1393

کربلا

کربلاییم... در جوار بارگاه سید الشهدا و در فاصله ای نه چندان دور از حرم قمر بنی هاشم امشب با کربلا وداع  میکنیم و صبح فردا عازم کاظمینیم ... اما هنوز داغ  وداع با امیرالمومنین روی دلم سنگینی می کند      
1 ارديبهشت 1393

نجف اشرف

سلام این پست رو از لابی هتل اللیوان در نجف اشرف در فاصله ی نسبتا نزدیکی از حرم مطهر امیرالمومنین (ع) میذارم برای همه تون دعا کردم و میکنم و امیدوارم ما رو از دعا فراموش نکنید انشاالله امشب با حضرت امیر وداع می کنیم و فردا صبح عازم کربلای معلاییم  
29 فروردين 1393

خداحافظ

بالاخره رفتنی شدیم... اگه خدا بخواد امشب میریم تهران و صبح فردا پرواز داریم به نجف. دعا کنین که شدیدا محتاج دعای خیرتون هستم. دعا کنین خدا بهم صبر و رضایت مندی بده! این چیزیه که شدیدا بهش احتیاج دارم. اگه گوشیم روشن بود و تو هتل های محل اقامت مون وایرلس پیدا کردم حتما از حال و هوای زیارت حرمین، براتون می نویسم. اسم همه ی کسانی که بهم سر زدن و التماس دعا داشتن رو به همراه اسم کوچولو شون ، نوشتم تا بدقولی نکرده باشم. برای همه تون بهترین ها رو از خدا می خوام. خداحافظ ...
26 فروردين 1393

روزشمار

4 روز مانده و پایان این بیقراری بهشت است بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری ...
23 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادردختری می باشد