علاقه مندی ها
سلام
فقط خدا میدونه که چقدر منتظر فرصت بودم تا بیام و یه پست جدید از کارای دخترم بذارم.
روزها حسااااااابی با هم مشغولیم و اگر خونه باشیم، وقت مون به بازی و آشپزی و قصه و شعر و ... میگذره.
ساعت 3 و نیم عصره وفاطمه سادات و بابایی خوابیدن و منم برای اولین باره که با خوابیدن دخترم، خواب به چشمام نیومده و فرصتی فراهم شده تا برای دوستای وبلاگی چند خطی بنویسم...
دختر نازنینم
شاید مناسب ترین سوژه ی این ایام، علاقه مندی هات باشه!
اینکه بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، سی دی صد آفرینت رو بهم میدی و میگی "صدآمین بیبینم" و چند ساعتی از روز رو پای tv هستی و کلمات رو تکرار می کنی.
خوش بختانه مدتیه یاد گرفتی به تنهایی شعر بخونی و اگر همراهیت کنیم ناراحت میشی و با صدای بلند میگی"هودم بلدم!" یا "هودم بوخونم"
صلوات - سوره ی توحید - شعرهای پیشی ملوسه - تاب تاب آب بازی - ای زنبور طلایی و چند تا شعر کوتاه دیگه رو میتونی به تنهایی بخونی
به مامان بازی و مهمون بازی هم علاقه داری و گاهی به نی نیت شیر میدی، پوشکش رو عوض می کنی، براش غذا درست می کنی و بهش سوپ می دی...
با سرد شدن هوا ، فرنی رو جایگزین بستنی کردم و هر روز صبح با هم فرنی درست می کنیم. ازت می پرسم فرنی رو چه جور درست می کنیم؟ میگی " آرد میریزیـــــــــم...شیر می ریزیـــــــــم....شتَر می ریزیــــــــــم...هم میزنیم....می خولیم!!!
یکی دیگه از نشونه های بزرگ شدنت اینه که دوست داری لباس هات رو خودت انتخاب کنی. هر وقت بیکار باشی، از توی کشوی لباسات، یه بلوز، شلوار یا جوراب میاری و می پرسی "مالِ هودمه؟؟" بعدش هم می گی "بوپوشم". لباس سرد و گرم هم برات فرقی نمی کنه. واسه همینه که گاهی مجبور میشم تاپ رو روی بلوزت بپوشونم و بجای شلوار، جوراب شلواری پات کنم!!!
به کتاب خوندن علاقه مندی. خونه ی مادرم بیشتر از 40 تا کتاب قصه داری و داستان شون رو هم از بَری!
علاوه بر داستان ها، عکس های پشت کتاب قصه ها رو هم میشناسی و وقتی با اسم، ازت می پرسیم، بهمون نشون میدی!
کلمه ی خواهش میکنم رو یاد گرفتی و اگر بخوای کاری برات انجام بدیم و با مخالفت مون مواجه بشی، میگی "خواهس میتنم"
به گریه کردن منم بی اندازه حساس شدی! اگر بعد نماز، یه حالی بهم دست بده و نا خودآگاه اشکم در بیاد زودی برام دستمال میاری و میگی "اُصه نخول" (غصه نخور). خوشبختانه روز عرفه همراهم اومدی مسجد و تمام وقت خواب بودی و تونستم یه دل سیر اشک بریزم و دعا بخونم!