سیاسی اجتماعی!
سیاسی اجتماعی! سلام
وروجک رو خوابوندم تا بیام این جا و ازش بنویسم!
امیدوارم تا قبل از بیدار شدنش یا حداقل تا پیش از اومدن همسری بتونم کمی بنویسم...
دیروز در کنار بسیاری از شما دوستای خوبمون رفتیم به تجمع بزرگ مردمی برای استکبار ستیزی و پاسداری از خون شهدا و آرمان های امام!
راستش من فکر می کنم این راه پیمایی ها که دیگه این سال ها به خاطر شرکت میلیونی مردم نمیشه بهش گفت راه پیمایی و تبدیل شده به اجتماع مردمی برای حمایت از قشر، گروه و یا دولت خاصی انجام نمیشه! گرچه بسیاری از مردم در هر دوره ای (البته متاسفانه ) با کج فهمی، اشتباهات و کوتاهی های دولت رو بهانه ای می کنن برای فرار از ادای تکلیف!
*****
از بخش سیاسی که بگذریم می رسیم به بخش کودک و نوجوان ...
دیروز با دختر کوچولومون رفتیم راه پیمایی و در هوای سرد بهمن ماه به یاد بچگی هامون، شعار دادیم. دخترم از دیدن هلی کوپتر که روی سرمون پرواز می کرد حسابی ذوق زده شده بود. اویل پرچم رو تکون می داد و بعد از ساعتی که پرچم از چوبش جدا شد، دسته ی اون رو روی زمین می کشید و با همین کار چند ساعتی مشغول شده بود...
تفریحات این روزهای دخترم اینه که ما رو بترسونه و قلقلکمون بده. ما هم باید بترسیم و بخندیم و ایشون ذوق کنن!!!!!!!!!
تفریح جالبیه!
وقتایی که تو خلوت خودش با عروسک هاش بازی می کنه متوجه می شم چقدر بزرگ شده و بی اندازه در حال تقلید به سر می بره!!
به عروسکش شیر می ده و پشتش رو می زنه و می گه "اوو" "ooo" ( آروغ می زنه)
بعد لباس های عروسک رو در میاره و می بردش حموم و رو سرش آب می ریزه!
رو پاش میذاره و تکون میده و پیش پیش می کنه!
گاهی هم عروسکش رو قلقلک می ده و می بوسدش.
عادت دارم موقع خواب، پاهای فاطمه سادات رو می بوسم و با پاهاش دالی می کنم. کف پاش رو قلقلک میدم و با هم می خندیم. فطمه سادات هم همه ی این کار ها رو با عروسکش انجام می ده. و تا می خوام ازش فیلم بگیرم و یا حتی اگه متوجه بشه دارم بهش نگاه می کنم، از جاش بلند می شه و به کار دیگه ای مشغول میشه!
کماکان بد غذاست و بیشتر از هر چیزی شیر می خوره... از بین غذا ها هم پلو سفید خیلی دوست داره(حسابی رشتیه!!!
)
مرغ رو هم به هر شکلی که باشه، کباب، پخته ، سرخ شده و یا حتی لای خورش ، خیلی دوست داره!
موز و سیب هم دوست داره و هیچ میوه ی دیگه ای رو هم لب نمی زنه!!
براش دنت، آب پرتقال( دستی و آماده) ، ماکارونی و چیزای دیگه هم تهیه کردم ولی فایده نداره!
حتی فرنی و سوپ رو هم که قبلا می خورد نمی خوره!
اگه در مورد برنامه ی غذایی تجربه یا اطلاعاتی دارین خواهشا کمکم کنین!
راستی... شما نمی دونین بچه ها از چه سنی خواب می بینن؟
اخه این وروجک ما چند وقتیه که خواب می بینه! البته ما این طور برداشت کردیم! همسری به بار دیدتش که داشته تو خواب دست می زده
. منم امروز صبح متوجه شدم داره تو خواب ناله می کنه و هق هق می کنه که بیدارش کردم و بهش شیر دادم و دوباره خوابوندمش!
پ.ن: ایشالا پست بعدی عکس می ذارم!
پ.ن: دیروز تولد جاری جون بود و یه کادوی خوشگل بهش دادیم و کیک خوشمزه ی تولدش رو خوردیم!
حيف كه دخملي ما اهل عروسك نيس. . .
من به دكتر فاطمه گفتم بد غذاست دكتر گفت نسبت س و وزنش خوبه و نبايد زياد بچه ها رو اذيت كرد .من هم از اونايي نيستم كه هي دنبالش كنم غذا بدم مينشونم تا هر جايي دوست داشت بخوره در غير اين صورت جمع ميكنم
حالا فاطمه اينا رو بيشتر ميخوره:
سيب زميني سرخ كرده
نصف سفيده تخم مرغ و گاهي فقط پوره ميكنه
پسته
رشته سوپي معمولي يا داخل سوپ
برنج هاي دمي كه گاهي هم نميخوره
موز سيب نارنگي
نخود كشمش چوب شور مغز تخمه
لوبيا
يعني انواع لوبيا ها رو دوست داره
فعل همين ها يادمه
راستي در مورد خواب ديدن بگم كه بله ...
تا جايي كه من يادمه فاطمه خيلي وقت پيش تر ها همين جور خواب ها ديده 
فاطمه منم بیشتر شیر میخوره تا غذا چه می شود کرد!!!باید ساخت ولی همه بهم میگن وقتی بخوای از شیر بگیریش بیچارت می کنه
من هر چند وقت غذاهاش رو تغییر میدم.مثلا الان غذای اصلی فاطمه اینه:
گوشت راسته گوسفندی رو ریز میکنم و با پیاز و نمک ویه کم کره یا روغن یه کوچولو تفت میدم.بعدش توش آب میریزم تا بپزه.تقریبا یه ساعت بعد سیب زمینی توش میریزم و بعد از پخت کامل در حالی که هنوز آب داره(مثل آبگوشت) توش نون سنگک ریز می کنم و بهش میدم.خیلی این غذا رو دوست داره.
گاهی وقتا توش رشته هم میریزم.میتونی رب و چیزای دیگه هم توش بریزی بستگی به سلیقع دخملی داره.امتحان کن شاید دخملی دوست داشت.قربونت 
